سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خداوند دانش سودمند بخواهید و ازدانشی که بهره نمی دهد به خدا پناه ببرید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
پنج شنبه 87 تیر 27 , ساعت 5:38 عصر

بنام خدا

سلام بچه ها

ببخشید از تاخیری که داشتیم بالاخره مشغله های زندگی انقدر زیاده که دستامونو از پشت بسته اما بهتون قول می دیم که در اینده ای نزدیک کارامونو کمتر کنیم ومطالب پربارتری براتون بگذاریم

اما بچه ها یه نگاه به زندگی خودتون بکنید.....

.این مشکلات  روی زندگی شما هم اثر گذاشته؟؟؟

ماشینی و مصنوعی  شدن همه چیز؟؟؟؟

مطمئنا اثر گذاشته

فکر کنید قدیما غذاهاشون ماستشون گوشتشون شیرشون روغنشون و.....طبیعی بود از ان گذشته همه خانواده هر جاکه بودند وقت غذا دور یک سفره جمع میشدند و از اینکه کنار هم هستند لذت میبردند

اما حالا......

امروزه صنعتی شدن زندگی یکی از عواملیه که باعث ضعف اعصاب شده

باعث شده قدرت تحمل خیلی ازمشکلاتو نداشته باشیم

بابا مامانا حوصله بچه هارو ندارند:بچه ها هم اعصاب نصایح اونها رو ندارند

تو این زمونه برای اینکه بتونیم طاقت بیاریم و به خوبی با مشکلات زندگی کنار بیایم باید اعصاب قوی داشته باشیم که هرچی تمرین بیشتر داشته باشیم وبیشتر سعی کنیم اعصابمونو قوی کنیم ارامتر هستیم وتوان بیشتری داریم برای حل مشکلات و مسلما در زندگی موفق تریم

و چه بهتر که این اعصاب قوی در سنین جوانی و کمتر مثل سن شما عزیزان ایجاد بشه البته میدونم شما هم تو زندگیتون سختی زیاد دارید این مسئله بهتون کمک میکنه تا با مشکلات خودتون هم بهتر دست و پنجه نرم کنید

وبلاگ بعدی مارو با عنوان اعصاب اهنین در15مرداد بخوانید  

این هم یک داستان جالب در مورد چگونگی روبه رو شدن با مشکلات

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی میفته تو ی یک چاه بدون آب . کشاورز هر چه سعی کرد نتونست الاغ رو از تو چاه بیرون بیاره . برای اینکه حیوون بیچاره زیاد زجر نکشه، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتن چاه رو با خاک پر کنن تا همینکه از خطر افتادن بچه ها در آن جلوگیری کنن و هم اینکه الاغ زود تر بمیره و زیاد زجر نکشه .
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاکهای روی بدنش رو می تکوند و زیر پاش می ریخت و وقتی خاک زیر پاش بالا می آمد سعی میکرد بره روی خاک ها .
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا اومدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و بیرون اومد.

 
مشکلات زندگی مثل تلی از خاک بر سر ما میریزند و ما دو انتخاب داریم:
اول اینکه اجازه بدیم مشکلات، ما رو زنده به گور کنن
دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود


بیائید راه دوم رو انتخاب کنیم...

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ